ذهنآگاهی یا “مایندفولنس” (Mindfulness) از نظر مفهومی به معنای توجه آگاهانه به لحظه حاضر و تجربههای درونی و بیرونی است. امروزه، تحقیقات نوروساینس از اثرات این شیوه بر مغز و عملکرد شناختی به عنوان یک ابزار موثر در بهبود تمرکز و کاهش استرس پرده برداشته است. این مقاله به بررسی علمی چگونگی تاثیر ذهنآگاهی بر شبکههای مغزی، تغییرات عملکردی مرتبط با آن و اثرات کوتاهمدت و بلندمدت ذهنآگاهی بر روی مغز و رفتار میپردازد.
۱. فرآیندهای مغزی در ذهنآگاهی
ذهنآگاهی، به ویژه از دید نوروساینس، به معنای ایجاد تعادل میان فرآیندهای بالا به پایین و پایین به بالا است که در آن قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex) به عنوان مرکز کنترل اجرایی و تصمیمگیری نقش اصلی را ایفا میکند. در فرآیند ذهنآگاهی، این بخش از مغز با استفاده از تمرکز و توجه آگاهانه تلاش میکند تا فعالیتهای شبکه حالت پیشفرض (DMN) را کاهش دهد و مانع از بروز افکار پراکنده و بیهدف شود. این فرآیند در نهایت به کاربر امکان میدهد تا افکار و احساسات را به عنوان مشاهدات ساده، بدون درگیری ذهنی و احساسی، بپذیرد.
• منبع: Buschman, T. J., & Miller, E. K. (2007). Top-down versus bottom-up control of attention in the prefrontal and posterior parietal cortices. Science, 315(5820), 1860-1862.
۲. شبکه حالت پیشفرض (DMN) و کاهش فعالیت آن در مدیتیشن
شبکه حالت پیشفرض (Default Mode Network یا DMN) شامل نواحی مغزی است که به صورت خودکار و در حالت استراحت به یادآوری خاطرات، برنامهریزی آینده و تفکرات خوداندیشانه پرداخته و به تخیل و خیالپردازی مشغول میشود. در مدیتیشن و ذهنآگاهی، فعالیت DMN به شدت کاهش مییابد و قشر پیشپیشانی در تعامل با قشر سینگولیت قدامی (ACC) و اینسولا، بخش زیادی از بار کاری ذهن را در فرآیندهای کنترل توجه و تمرکز بر عهده میگیرد. تحقیقات نشان دادهاند که کاهش فعالیت DMN و ایجاد تعادل میان شبکههای مغزی باعث کاهش استرس و بهبود توانایی افراد در متمرکز ماندن میشود.
• منبع: Raichle, M. E., et al. (2001). A default mode of brain function. Proceedings of the National Academy of Sciences, 98(2), 676-682.
۳. آگاهی و فرآیندهای آگاهانه در مغز
آگاهی به تجربههای ذهنی اشاره دارد که در آن مغز از طریق تعاملهای پیچیده میان نواحی مختلف، از جمله قشر سینگولیت قدامی، اینسولا، و شبکههای توجه اجرایی، به فرآیندهایی مانند مشاهدهگری بیقضاوت میپردازد. این شبکهها به عنوان نورافکنهایی عمل میکنند که توجه مغز را روی افکار، احساسات و محرکهای حسی معطوف میسازند. در این حالت، تجربههای حسی و افکار در فضای آگاهی مغز ظاهر شده و مجددا به واسطه شبکههای توجهی بالا به پایین (top-down) سرکوب میشوند.
• منبع: Dehaene, S., & Changeux, J. P. (2011). Experimental and theoretical approaches to conscious processing. Neuron, 70(2), 200-227.
۴. تعامل بین شبکه DMN و شبکههای اجرایی در ذهنآگاهی و مدیتیشن
تحقیقات نشان میدهد که تمرینهای مداوم مدیتیشن به ویژه در افراد با تجربه، باعث بهبود تعامل میان DMN و شبکههای اجرایی مغز میشود. در نتیجه، در زمان انجام تمرینهای ذهنآگاهی، شبکههای اجرایی تمرکز آگاهانه را بر محتوای حاضر در فضای آگاهی افزایش داده و امکان سرکوب افکار و احساسات مزاحم را فراهم میکنند. این تعاملات مغزی نشان میدهد که چگونه ذهنآگاهی به مغز کمک میکند تا توانایی مدیریت بهتر افکار و احساسات را به دست آورد.
• منبع: Brewer, J. A., et al. (2011). Meditation experience is associated with differences in default mode network activity and connectivity. Proceedings of the National Academy of Sciences, 108(50), 20254-20259.
۵. اثرات بلندمدت ذهنآگاهی بر مغز
تحقیقات نشان دادهاند که تمرین ذهنآگاهی به مدت طولانی میتواند منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز شود. به عنوان مثال، تغییرات حجم ماده خاکستری مغز در نواحی قشر پیشپیشانی و سینگولیت قدامی دیده شده است. این تغییرات باعث بهبود توانایی فرد در کنترل عواطف، مدیریت استرس و افزایش انعطافپذیری ذهنی میشود. همچنین، کاهش فعالیت DMN و بهبود تعامل میان این شبکه و شبکههای اجرایی، نقش موثری در بهبود کلی سلامت روانی و بهزیستی افراد دارد.
• منبع: Hölzel, B. K., et al. (2011). Mindfulness practice leads to increases in regional brain gray matter density. Psychiatry Research: Neuroimaging, 191(1), 36-43.
نتیجهگیری
ذهنآگاهی با تاثیرات مثبت بر مغز و تقویت تعامل میان شبکههای مغزی، نقش مهمی در بهبود عملکرد شناختی و سلامت روانی افراد دارد.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که ذهنآگاهی با کاهش فعالیت شبکه DMN، افزایش توانمندی شبکههای اجرایی و ایجاد تعادل میان فرآیندهای بالا به پایین و پایین به بالا، به مغز این امکان را میدهد که با دقت و حضور ذهن بیشتری به افکار و احساسات واکنش نشان دهد.
منابع
1. Buschman, T. J., & Miller, E. K. (2007). Top-down versus bottom-up control of attention in the prefrontal and posterior parietal cortices. Science, 315(5820), 1860-1862.
2. Raichle, M. E., et al. (2001). A default mode of brain function. Proceedings of the National Academy of Sciences, 98(2), 676-682.
3. Dehaene, S., & Changeux, J. P. (2011). Experimental and theoretical approaches to conscious processing. Neuron, 70(2), 200-227.
4. Brewer, J. A., et al. (2011). Meditation experience is associated with differences in default mode network activity and connectivity. Proceedings of the National Academy of Sciences, 108(50), 20254-20259.
5. Hölzel, B. K., et al. (2011). Mindfulness practice leads to increases in regional brain gray matter density. Psychiatry Research: Neuroimaging, 191(1), 36-43.