تجربه هشتم : تفویض اختیار

بدون شک یکی از کارهایی که هر سازمانی پس از ایجاد چارت سازمانی و تنظیم شرح وظایف باید انجام دهد واگذار نمودن مسئولیت ها به مدیران و قدرت تصمیم گیری به آن هاست
در ابتدای شکل گیری سازمان همانطور که قبلا هم توضیح داده شد تمامی تصمیمات توسط بنده انجام میشد و حتی مسئولیت های داده شده با مدیر عامل چک می شد ، که بعد از مدتی تصمیم گرفتم مسئولیت ها را به صورت کامل واگزار کنم و اجازه ریسک ، اشتباه و تصمیم گیری را به مدیران دیگر بدهم .
این کار کم و بیش انجام شد و کم کم شروع به جا افتادن کرد ولی یک نکته این میان نادیده گرفته شده بود ، اینکه رهبر سازمان باید سمت و سوی تصمیم گیری هارا مشخص کند و حداقل مدیران سمت و سوی ذهنی رهبر سازمان را داشته باشند در غیر این صورت دادن قدرت به یک فرد نالایغ یا فردی که سمت و سوی مخالف سازمان را دارد میتواند در زمان اندکی سازمان را به نابودی بکشد .
در سازمان ما بنا بر اعتماد به افراد ، آزادی های فردی در چهارچوب مشخص شده و مدیریت بر دل بود ، ولی متاسفانه جانشین مدیرعامل که در تمامی مواقع توان تصمیم گیری را داشت روش دیگری را مد نظر داشت که کاملا برخلاف باور های بنده بود .
این امر در مدت کوتاهی باعث بوجود آمدن نارضایتی در بین پرسنل و افت بازده کاری شد ، همان افرادی که با جان و دل در سازمان کار میکردند زمان کاری را با کراهت و سختی میگذراندند .
در این قضیه دو مطلب بسیار اهمیت داشت ، اول شخصیت فردی است که شما برای مدیریت یا جانشینی یا تفویض اختیار انتخاب می کنید ، این شخصیت باید با سمت و سوی ذهنی شما همخوانی داشته باشد .
دومین مطلب روش کار مدیریتی فرد جانشین است که باید خواسته رهبر سازمان را محقق کند .
در صورت نبود همخوانی و همسویی بین رهبر سازمان و مدیریان و جانشینان در ابتدا اختلاف بین این دو بین پرسنل کاملا حس خواهد شد و پس از آن کم کم مشکلات مختلف بوجود آمده و در نهایت شما ناچار به دخالت در تمامی امور خواهید شد
این موضوع زمانی که تصمیم گرفتم برای سازمان یک مدیرعامل دیگر انتخاب کنم و بیشتر به کارهای فنی بپردازم شکل حادتری به خود گرفت ، شخصی که در ابتدا برای این کار نامزد شده بود از نظر تفکر ، عقیده و روش مدیریتی همسویی لازم را با بنده نداشت و اختلافات و مشکلات از همان ماه های ابتدایی شروع شد و در نهایت با صدمات جبران ناپذیری که از سمت این فرد به سازمان وارد شد از سازمان حذف گردیدند .