بعد از شکست اول و منحل شدن کامل گروه ناامید نشدم و بعد از چند ماه اقدام به تماس با برخی از همکلاسی های دبیرستان کردم و ایده ایجاد یک شرکت نرم افزاری را به آنها دادم ، بعضی از آنها استقبال کردند و کار شروع شد .
برای پروژه اول تصمیم گرفتیم به سراغ دبیرستان برویم و پیشنهاد یک سامانه مدیریت مدارس تحت وب را به آنها بدهیم .
این کار هم انجام شد و مدیران مدرسه نیز استقبال کردند ، از آنجایی که دیدگاه ما کلی بود و میخواستیم این نرم افزار را به تعداد زیادی مدرسه بفروشیم یک سری اطلاعات از دبیرستان خودمان و چند مدرسه دیگر تهیه کردیم و چندین جلسه با مدیران مدرسه گذاشتیم تا اطلاعات مورد نیاز را در اختیارمان قرار دهند و سپس خودم شروع به کد نویسی کردم .
3 نفر از دوستانم که قرار بود باهم این شرکت را راه اندازی کنیم هم شروع به کمک و جمع آوری دیتا نمودند و یک نفر از آنها نیز در کنار من شروع به یادگیری برنامه نویسی نمود
نرم افزار به صورت کامل نوشته شد ولی به دلیل ضعف مدیریت بنده ، طولانی شدن پروسه انجام پروژه و نداشتن برنامه درست ،افراد به تدریج نا امید شده و مجموعه را ترک کردند و بنده نیز نتوانستم نرم افزار تولید شده را به فروش برسانم .
و برای بار دوم یک تیم را از دست دادم و شکست دوم رقم خورد.
بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم یک جا مشغول به کار شوم و کمی تجربه کسب کنم ، برای همین مدتی در سایت دانشگاه و سپس در بیمه البرز مشغول شدم ( به مدت یکسال ) و بعد از آن وارد شرکت رهیاب شدم.
نظرات کاربران
امتیاز کل
در حال حاضر نظری ثبت نشده است
ثبت نظر
امتیاز شما